جدول جو
جدول جو

معنی پنج بیشه - جستجوی لغت در جدول جو

پنج بیشه
(پَ شَ)
موضعی در جنوب غربی آب گرم
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ شَ / شِ)
شنگار. شنجار. خس ّالحمار
لغت نامه دهخدا
(پَ غَ /غِ)
کارد و قلم تراش که پنج تیغه دارد
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ / دِ)
نصف عشر است زیراکه ده بوده عشر را گویند که ده یک باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَ شَ / شِ)
مخمس. (زمخشری) (منتهی الارب).
- پنج گوشه کردن، تخمیس
لغت نامه دهخدا
(پَ)
پنج ده. از اعمال مروالرود: امیری بود بحدود مروالرود و پنج دیه و طالقان. (جهانگشای جوینی). رجوع به پنج ده شود
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ)
نام محلی کنار راه رشت به لاهیجان میان درسازان و کردمحله، در 592900 گزی طهران. و در محل آن را آج ویشه گویند
لغت نامه دهخدا
(نَ /نِ شَ / شِ)
نیزار. نیستان:
چه خوش گفت آن پسر با یار طناز
که در نی بیشه ای آتش مینداز.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنج باشه
تصویر پنج باشه
شنجار شنگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج گوشه
تصویر پنج گوشه
پنج گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج تیغه
تصویر پنج تیغه
کارد و قلمتراش که پنج تیغه دارد
فرهنگ لغت هوشیار